از دست ندید

دوستان این مطلبو از دست ندید.یه کم زیاده ولی جالبه





سایز اصلی عکس 

 



سـیاه چـاله ای بـرای ذهـن هـا !

(Part I ) 

ترکیبیی از فلسفه , ادبیات , روانشناسی , ریاضیات و موسیقی!
اگر بخواهیم Lateralus رو معنی کنیم میشه دوبرداشت از آن کرد ,معنی اول آن "تفکر در چند بعد" میباشد و معنی دوم آن "گذرگاه تونلی" که اتفاقا در این شعر هردو معنیه اون مورد نظر هست و مینارد(خواننده) از همون اول شعر رو با یک ایهام آغاز کرده است! ولی چرا تفکر چند بعدی؟
و تونلی به کجا؟

در این شعر تمامی اجزا به ترتیب دنباله ی فیبوناچی ریاضی کنار هم قرار گرفته اند,از ترتیب ضربات درامز گرفته تا ریتم خواندن و هجای کلمات و همچنین ریف های گیتار!

در دنباله ی فیبوناچی عدد n ام برابر است با مجموع دو عدد قبلی و استثنائا اعداد اول و دوم هردو برابر 1 میباشند به این صورت : 1 و 1 و 2 و 3 و 5 و 8 و 13 و ...
حالا به شکل شماره ی "1" که لیریک Lateralus هست دقت کنید! عجیبه نه؟ دقیقا همون نسبت ها رعایت شده! و هجا ها به ترتیبی که گفته شده ادا میشن. و سپس مثل مارپیچی که کوچکتر میشود اعداد به عقب برمیگردند تا دوباره به 3 برسند!

خب صبر کنید یکم بریم جلوتر! توی این آهنگ مینارد مدام کلمه ی Spiral "مارپیچ " رو تکرار میکنه! ولی کدوم مارپیچ؟ حالا به شکل "2" نگاه کنید که چطور با کشیدن خطوط دور عبارت های دنباله ی فیبوناچی میتونیم به مارپیچ فیبوناچی برسیم!

برای نوشتن ریف این آهنگ از سیگنیچر های 9/8 و 8/8 و 8/7 استفاده شده که به نوعی عدد 987 رو به ذهن میرسونه! و جالبه بدونید که این عدد ,16 مین عدد از سری فیبوناچی هست!

در دقیقه ی 5.10 ریتم اصلی آهنگ و درامز عوض میشه و به صورت زیر پیش میره :
۶،۷،۵،۸،۴،۹،۱۳،۱،۱۲،۲،۱۱،۳،۱۰
که این هم نوعی دیگر از معادله ی فیبوناچی هست با فرمول f(n-1) f(n+1)

شاید بهتر باشه راجع به دنباله و مارپیچ فیبوناچی بیشتر توضیح بدم, در طبیعت ساختارهای زیادی وجود دارند که ساختمان اون ها از قاعده ی فیبوناچی پیروی میکنه , خطوط روی صدف دریایی , گردباد ها , گوش انسان , طرز قرار گرفتن جنین در رحم مادر و ...

حالا برگردیم به مارپیچمون! حالا دوباره به شکل (1) نگاه کنید و هر عدد رو به عدد قبلی تقسیم کنید که جواب ها به این صورت در میاد : 1, 2, 1.5, 1,666, 1.6, 1,625, 1.6153, 1.6190, 1.6176, 1.6181, 1.6179,… ! خب هرچی که بریم جلوتر جواب تقسیم ما به عدد 1.618 بیشتر میل میکنه ,به این عدد در دنیای ریاضیات و علوم طبیعی میگن "عدد طلایی"
جالبه بدونید که نسبت "ناف تا سر هر انسان" به "کل قد انسان" ام دقیقا برابر همین عدد طلایی یا Golden ratio هست!

نکته ی جالبه دیگه اینه که در دقیقه ی 1.37 یا به عبارت دیگه در ثانیه ی 97 مینارد شروع به خواندن میکنه! که 97 ثانیه دقیقا 1.618 برابر 1 دقیقه ی کامل هست! یعنی باز همون نسبت طلایی!

از دیگر کاربرد های عدد طلایی و مارپیچ فیبوناچی میشه به ترتیب قرار گرفتن برگ ها بر روی ساقه ی گیاهان , تعداد گلبرگ های اغلب گل ها،
نسبت اهرام ثلاثه مصر و نسبت لب و چشم ها,ترتیب ردیف های روی آناناس و کاج و ... اشاره کرد.

دوباره برمیگردیم به عبارت "مارپیچ " , هرچقدر که تو آهنگ جلو میریم میبینیم که اول این مارپیچ وسیع میشه ولی درنهایت کوچیک و کوچیکتر میشه! مثل اینکه مینارد میخواد در آخر مارپیچ یک پیام مخفی رو به مخاطب برسونه ولی بعد از بیشتر از 9 دقیقه, آهنگ با عبارت "مارپیچ را حل کن! ادامه بده! ادامه بده! " تموم میشه! ولی مثل اینکه مارپیچ ما هنوز به آخر نرسیده! در صورتی که آهنگ تموم شده! پس بقیه مارپیچ کجاست؟ پیام مخفی مینارد چیه؟
شاید چیزی که میگم عجیب باشه! ولی لینک شماره "1" رو در زیر باز کنید و آهنگ رو از آخر به اول پلی کنید! حالا یک آهنگ جدید ساخته میشه با لیریکی جدید و بقیه ی مارپیچ در بک وارد این آهنگ قرار داره!

کاملا باور نکردنیه ولی مینارد در چند دقیقه ی اول این بک وارد پیغامی رو با این مفهوم میده :
[چون بعضی کلمات واضح نیستند فقط مفهوم نوشته شده]

مارپیچ را به سمت راست بشکون! تا زمانی که اون ها واست قابل لمس باشن , سپس من و تو دیگه از هیچ چیز نخواهیم ترسید ,به علاوه ی اینکه رها خواهیم شد ,راه را باز کن ,راه را پیدا کن! اونجا هیچ کابوسی وجود نداره و....
[ دنبال بقیه ی پیغام بگردید شاید شما بتونید پیداش کنید]

متن انگلیسی این بخش [ نزدیک دو دقیقه از شروع بک وارد]:
spiral out to the right, spiral out to the right, spiral out to the right, until they were touching, then they use the spiral touching,you live out where no ones touching,you will i will not fear one at all,then in further we will runaway,open roadway, with a road way,no hold nightmare,one whole finish me,run wide finish me,let mother finish me, nothing jumps on to a building

لینک شماره ی 1 (بک وارد آهنگ) :
http://www.youtube.com/watch?v=Q3Sj_O0t13c

از دیگر عجایب Tool میشه به وبسایت این گروه اشاره کرد که در لینک شماره ی 2 قرار داره! وقتی که وبسایت بالا میاد یک نقطه ی قرمز خیلی ریز متحرک در روی صفحه دیده میشه(شکل شماره ی 4 ) که شاید هرکس که اون رو میبینه اصلا بهش توجه نکنه! ولی وقتی روش کلیک کنید متنی بلند بالا راجع به آلبوم Lateralus و کتاب Ænima که این آلبوم از اون تاثیر گرفته نوشته شده!

لینک شماره ی 2 (سایت رسمی گروه) :
http://www.toolband.com/

[tool تا حالا هیچ توضیحی در عموم راجع به اون نقطه ی قرمز و اون کتاب و مطالبی که اونجا هست نداده است]

----------------

(Part II )
ترجمه ی لیریک :

Lateralus
.
Black then white are all I see in my infancy.
در نخستین مرحله ی رشدم، همه چیز را سیاه و سفید میبینم
red and yellow then came to be, reaching out to me.
بعد زرد و قرمز به وجود آمدند ، و به من ملحق شدند،
lets me see.
چشمانم را باز می کند
As below, so above and beyond, I imagine
همچنان پایین ، همانقدر در بالا ، و ماورا را تصور می کنم
drawn beyond the lines of reason.
به فراسوی محدوده های علت کشیده شده ام
Push the envelope. Watch it bend.
پاکت نامه را فشار بده ( مرزها را جا به جا کن (ببین که خم می شود

Over thinking, over analyzing separates the body from the mind.
فرا اندیشی و تجزیه و تحلیل زیاد، جسم را از ذهن جدا می کند
Withering my intuition, missing opportunities and I must
فرصت ها را از دست میدهم ، در حالی که حس شهودیم پژمرده می شود و من باید ...
feed my will to feel my moment drawing way outside the lines
اراده ی خویش را تقویت می کنم تا لحظه ی ترسیم راهی به بیرون این مرزها را حس کنم

Black then white are all I see in my infancy.
در طفولیتم سیاه و سفید تنها چیزهایی هستند که می بینم
red and yellow then came to be, reaching out to me.
بعد زرد و قرمز به وجود آمدند ، و به سویم شتافتند
lets me see there is so much more
به من نشان می دهد که بسیار بیش از هست
and beckons me to look through to these infinite possibilities
و به من ندا میدهد که این احتمالات بی پایان را بنگرم
As below, so above and beyond, I imagine
تصور می کنم پایین ، وهمچنان بالا ، و ماورا را
drawn outside the lines of reason.
به آن سوی مرز های خِرَد کشیده میشوم
Push the envelope. Watch it bend.
تلاش کن جحجاب را کنار زنی، کنار رفتنش را تماشا کن

Over thinking, over analyzing separates the body from the mind.
تفکر بیش از حد ، تجزیه و تحلیل بیشتر بدن را از ذهن جدا می کند
Withering my intuition leaving all these opportunities behind.
بصیرتم پژمرده می شود و من همه ی این فرصت ها را پشت سرم میگذارم

Feed my will to feel this moment urging me to cross the line.
تمایلم را برای احساس این لحظه تغذیه می کنم و اصرارم می کند که از محدوده رد شوم
Reaching out to embrace the random.
دستانم را برای در آغوش کشیدن احتمالات تصادفی دراز می کنم
Reaching out to embrace whatever may come
دستانم را برای در آغوش کشیدن هر چه که ممکن است بیاید دراز می کنم

I embrace my desire to
در آغوش می کشم علاقه ام را برای ..
feel the rhythm, to feel connected
حس کردن ریتم ، برای احساس مرتبط بودن
enough to step aside and weep like a widow
آنقدر که کنار بکشم و مثل یک بیوه اشک بریزم
to feel inspired, to fathom the power,
برای احساس ملهم بودن ، برای تعریفی از قدرت داشتن
to witness the beauty, to bathe in the fountain,
برای مشاهده ی زیبایی ، برای حمام گرفتن در چشمه
to swing on the spiral
of our divinity and still be a human.
برای چرخ خوردن روی مارپیچ قداستمان و هنوز یک انسان ماندن.

With my feet upon the ground I lose myself
between the sounds and open wide to suck it in,
I feel it move across my skin
همان طور که پایم روی زمین مانده خودم را در اصوات می بازم
و آماده ام که به درونم بکشمش
و حرکتش به درون پوستم را احساس می کنم
I'm reaching up and reaching out,
من برای رسیدن تلاش می کنم و دستانم را دراز می کنم
I'm reaching for the random or what ever will bewilder me
سعی می کنم به احتمالات تصادفی یا هر چیزی که مرا گمراه کند برسم
And following our will and wind we may just go where no one's been
و با دنبال کردن تمایلمان و باد شاید به جایی برویم که هیچ کسی به آن نرسیده
We'll ride the spiral to the end and may just go where no one's been
مارپیچ را تا آخر سواری می کنیم و شاید به جایی برویم که هیچ کسی به آن نرسیده

Spiral out, keep going, going …
تا پایان مارپیچ ، به رفتن ادامه بده ، رفتن ...

لینک شماره ی 3 (دانلود آهنگ) :



لینک



----------------------------------------------



هدفم از گذاشتن این مطلب این بود که نشون بدم موسیقی فقط یه ملودی ساده و کلام بی معنی نیست.یه آهنگ میتونه خیلی بی معنی و ساده باشه یا این که رموز خیلی خیلی پیچیده تر از این باهاش منتقل شه.حتی برای اهداف منفی.حالا این که مثبت بود.

و این که یه جورایی میشه گفت همه چیز آنطور که به نظر میرسد نیست.


-----------------------------------------------


یه توضیحاتی هم بدم :


اول از همه خواهش میکنم به خاطر متال بودنش جبهه گیری نکنید.این آهنگو من خودم که متالهدم تو پلی لیستم ندارم.چون سبک خاصیه و زیاد گوش نمیدم.قرار نیست اصلا آهنگ قشنگی به نظر کسایی برسه که متال گوش ندادن(ولی قشنگه خدایی) سلیقس دیگه .

گروه تول یک گروه Progressive Metal هست که همه ی اعضاعش از تحصیل کرده های موسیقی و از نوابغ زنده ی عصر حاضر هستن تو زمینه ی موسیقی.همونطور که دیدید همش ابهام بود.خیلی چیزای دیگه راجب تول هست که نمیگم دیگه چون خسته شدید 

گفته میشه(هیچ جا رسما مشخص نشده.در حد شایعس)که مینارد چشم سوم داره.حتی چشم سوم تو تمام نقاشی های تول هم دیده میشه.کسی که به چشم سوم میرسه واقا فراتر از یه انسان میشه.البته اگه درست باشه این خبر.


این کاری که این نابغه با آهنگ کرده فقط و فقط تو سبک Progressive قابل اجراس اونم به خاطر خصوصیات خاصشه .حالا نمیخوام وارد شم به این موضوع.یه کوچولو میگم.پراگرسیو سبک غافلگیر کننده ایه.یعنی دقیقا جایی که نباید ، اون چیزی شنیده میشه که آهنگ رو جلو میبره.مثلا توی ریتم های درامز که قاعدتا باید عادی و تکراری جلو بره ، و باید مثلا بعد از ضربه کیک یک ثانیه و نیم مکث باشه ،بهو سه تا ضربه به جای مکث زده میشه.همین قضیه توی گیتار و باس و کیبورد . ... هم دیده میشه.میدونم متوجه نشدید ، من خودم بعد از چن سال تازه میتونم تشخیص بدم این سبک. خلاصه این که ویژگی این سبک خاص بودنشه به خاطر همینم طرفدارای خودشو داره.از گروه های پراگرسیو راک هم میشه Pink Floyd و Camel رو نام برد که همه میشناسید دیگه.


------------------------------------------


یه نمونه دیگه از رمز گشایی های تول رو میذارم(فقط رمزو دیگه)




اگر ترک Intension از گروه Tool را از آخر به اول(برعکس) پخش کنیم پیغام مخفی ای از زبان مینارد در آهنگ پخش میشود که میگوید :

Work hard
سخت کوش باش
Stay in School
در مدرسه بمان
Listen to your mother
به حرف های مادرت گوش کن
Your father is right
حق با پدرت است

لینک شنیدن :
bit.ly/1mKdGeP


-------------------------------



اینم اثری از Alex Grey در وصف تول




در آخر هم بگم که لینکا اگه مشکلی داشت دست من نیست.یا خراب شده یا فـ ـیلـ ـتر

پذیرای نظرات دوستان در راستای هرگونه جواب کوبنده هستم

نظرات 3 + ارسال نظر
silversword پنج‌شنبه 12 تیر 1393 ساعت 18:58

اینههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
دمت گرم ترکوتدی ها



راستی ((فیبوناچی)) لغب معلم ریاضی دوم دبیرستانم بود
doooooooonbaaaaalaheee handasi
((با گویش شیرین ترکی می گفت یادش بخیر))

الهه پنج‌شنبه 12 تیر 1393 ساعت 09:56

سلام این سبک موسیقی خیلی پیچیدست و گیج کننده چرا رفتی سمتش!؟؟ چه چیزی تو وجودت احساس کردی؟ همش فلسفست... چه حسی داری وقتی گوش میدی؟؟

همش که پیچیده نیست.همش هم فلسفی نیست.بعضی گروها فلسفی کار میکنن،بعضیا تاریخی ، بعضیا مذهبی،بعضیا داستان های اساطیرشون (مث شاهنامه ی ما ) رو تو موزیک میارن،بعضیا فضاسازی و ایجاد احساس میکنن،بعضیا کلا حمایتی کار میکنن.بعضیا .... ولی اونایی که اجتماعی اعتراضی کار میکنن بیشترن.بیچیده ترینشم فلسفی ها هستن که یه جمله هایی میگن چنتا نقاد میشینن فک میکنن روش آخر سر هم خواننده میگه منظورم این بوده.در کل من عاشق چیزای خاص هستم.چیزی که فکر پشتش باشه رو دوس دارم.حالا بحث برتری این سبک از نظر خودم رو قبلا تو پست متال شناسی گفتم یه ذره.
تو این سبک از این کارایی که فکر پشتشه زیاد میکنن.
تفسیر یه آهنگ تاریخی رو میخوندم ،20-30 خط راجب معنی یه کلمه ی یونانی نوشته بود،اونو بلد نباشه کسی نمیفهمه آهنگ چیه.حالا یه کلمه ها بقیش که هیچی
وقتی گوش میدم هم حس خوبی دارم دیگه خب . بستگی به آهنگ داره خب هرکودوم یه حسی میده به آدم

محمود پنج‌شنبه 12 تیر 1393 ساعت 00:47

واقعا چه جالب،انگار همه چیز اونطور که درظاهر هستن نیستن!پستت خیلی مفید بود...
ولی بهنام وبلاگ یه جهاد دیگه لازم داره،گرفتی که...

قربونت

بعله جهاد خواهیم کرد ایشالا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد