ادامه شعر ترم یک این بار برا ترم دو

سلام بر شما هوشبران عزیزان......تو ترم قبل یه شعری گفتم حالا این بار برا ترم دو گفتم.....اگه خوب نبود به بزرگی خودتون ببخشید ذوق هنری ما هم در این حد می جوشه 

 

یک سلام گرم به همه عزیزان/اونا که هستن امید مریضان  

اینم از ترم دوٍِِ بالاخره تموم شد/با همه خوبی هاشو بدبختی هاش تموم شد 

 

این ترم2با درس زیبای فارما شروع شد/چراست و از کجاست دیگه تیکه کلام ما شد  

استاد فارما که واقعا عالی بود/خدای دارو و شاعری هم بود  

درس زبان یه درس خوب و درس با کلاس بود/کل مزه این زبان به اون آنتراکاش بود  

نمردیم و درس صفر واحدی داشتیم /صحبت ارتباط و مهارت لایف داشتیم 

 

چه خاطراتی که با این درس داشتیم/وقتی استاد می خندید صدا نبود فقط تصویر رو داشتیم  

تو تربیت بچه ها بسکت کار می کردن/آخرش هم با فوتبال کار رو تموم می کردن

 

بیو شیمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/برو بیت بعد ولش کن  

اصول بی هوشی دو تا استاد با حال داشت /چیه؟تعریف کردن ار اساتید به نظرت مشکل داشت؟! 

 

ترمینولوژی یا که واژه شناسی /حمزه ای ام شاعر رو که می شناسی(به تقلید از امید جهان)  

آناتومی با اون همه جزوه هاش/اینفری یور اونفری یور کونکاهاش  

خودت دیگه حدس بزن درس بعد چه درسی هستش/بحث از کدوم مباحث سخت هستش؟  

راهنماییت می کنم من از یه راه/خانم حبیبی چرا چرا چرا؟(حالت دستا رو خودتون انجام بدین) 

 

بیمارستان رسول اکرم که حرفی نداشت/تمام کارا رو خانم مرادی بود به دوش داشت 

  

یک کلام میگم از شفا خووووونه ی فیروز گر/اکبر وظیفه اکبر اکبر اکبر!!!!!!!!   

تیکه کلام کلاس که یادتونه/hopsk hopsk hopsk   

هر وقت تو دانشگاه چمن می زدن/فردا ناهار تو سلف قورمه می دادن   

امتحانا رو پیش رو داریم ما/کجا میری هنوز کلی کار داریما!!!!!! 

  

                تمام..............

نظرات 8 + ارسال نظر
silversword دوشنبه 12 خرداد 1393 ساعت 11:22

سلام
دمت گرم مث قبلی باحال بود
مخصوصا این فریور...

قربون امیر حسین گل

ali جمعه 9 خرداد 1393 ساعت 13:26

این هم از اسمم یادم رفته بود.

دمت گرم حاج علی آقا....راستی مسعود داداشت سراغت رو می گرفت

[ بدون نام ] جمعه 9 خرداد 1393 ساعت 01:37

تو ای قندونبات ای محسن ما//نیابد بردلت یک لحظه غم راه

دل مارا ز خنده شادکردی//از اون بشکه رسیدی تو به پنجا

خخخخخخخ.دمت گرم شعرت خیلی قشنگ بود مخصوصا بیت دومش کلی روحیه گرفتم.ممنون از تعریفتون فکر کنم امروز باشگاه صد کیلو متر بدوام .ولی چرا اسمت رو ننوشتی؟!به هر حال ممنون از نظرت

سهیت پنج‌شنبه 8 خرداد 1393 ساعت 23:53

عاقا دمت گرم موسن جون
واسه هر ترم درست کنااااا
فکرشو کن ترم 8 دونه دونه این شعراتو میخونیم و خاطرات باز دوباره زنده میشه.
میسی.

داش سعید یه روز میاد که هرکسی میره سمت زندگی خودش و وارد دنیای آدم بزرگا میشه........روچشمم اگه عمر یاری کنه درست می کنم...مرسی از نظرت داداشی

zahra پنج‌شنبه 8 خرداد 1393 ساعت 11:38

خیلی قشنگ بود واقعا با استعدادین

خواهش می کنم .نظر لطفتونه

محمدحسین پنج‌شنبه 8 خرداد 1393 ساعت 00:52 http://hpmerlin.blogfa.com

بعضی ابیات واقعا قشنگ بود مثل آناتومی و مهارت ولی بعضی هاش مزخرف بود.درکل نمره قبولی بهت میدم،دمت گرم..

قربونت محمد جون ....خدا رو شکر که راضی بودی

ارشد چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 23:38

آقا خیلی عالی بود
موفق باشی
استعدادت بی نظیره
ادامه بده
همش قشنگ بود مخصوصا قسمت بی صدای استاد مهارت و دستای استاد فیزیو.با اون تیکه امید جهان.افرین.خوشم میاد با خودم پلکیدی چیز یادگرفتی

محمود جون ممنون از تعریف کردنت....ما شاگردی خودتو کردیم

mahsa jafari far چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 23:18

خیلی بامزه بودمخصوصابیت یکی مونده به آخرش

خوشحالم که از شعر خوشتون اومده.ممنون از نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد