صندلی داغ با حضور خانوم فاطمه تارتار(سری هشتم)

ج همکارگرامی(هوشبر) شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 23:20

سلام
روز بخیر
سلام روزبرشماهم خوش

1-رشته هوشبری در یک جمله:دوسش دارم چون بخشی اززندگیمه

2- اگه بخواید یه اسم دیگه انتخاب کنید واسه هوشبری چی میذارید؟
مخ بری یاشایدم دلبری

3-شیراز شهر به اون خوبی...راستی چی شد اومدین تهران؟
همه همینوازمون میپرسن
چون پدرم انتقالی گرفت به تهران چون باتوجه به شغلش موقعیت بهتری توی تهران داشت(پدرم محافظه البته الان بازنشسته است)

4-اردوی جنوب در یک جمله:
یه تجربه عالی که باعث شده دیگه هرسال برم ان شاالله.
وبه نظرمن جز مکان هایی هست که واقعادلت قرصه وآرومی.حتی اگریه تریلی 18 چرخ ،غم وغصه ومشکلات ببری برای شهدا،اوناهمشوخریدارن...حتی به این نگاه نمیکنن که توخودت براشون غصه ای....خلاصه اینکه خیلی مردن
ای باباقراربودفقط یه جمله بشه ولی یه انشا شدواسه خودش
5-شهر شیراز:دلتنگی

6-شهر تهران:دل بستگی(=وابستگی)

7-دانشکده پیراپزشکی:اوووه خدایاگردنم دردگرفت بسکه پرچمش بالاس به خصوص هوشبری ها

ممنون و متشکر
خواهش میکنم ممنون ازشماکه وقت گذاشتین
بچه هاشماهم خوب بااسم های ناشناس ازآدم اطلاعات میگیرینباورکنیداگربااسم خودتونم سوال بپرسیدبهتون جواب میدادم

هوشبر جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 21:37

سلام
روز بخیر

1-رشته هوشبری در یک جمله:

2- اگه بخواید یه اسم دیگه انتخاب کنید واسه هوشبری چی میذارید؟

3-شیراز شهر به اون خوبی...راستی چی شد اومدین تهران؟

4-اردوی جنوب در یک جمله:

5-شهر شیراز:

6-شهر تهران:

7-دانشکده پیراپزشکی:

ممنون و متشکر

4-

ج آقای مقتدایی پور جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 17:12

سلام خسته نباشید خدمت همکار سابق.
سلام.سلامت باشین!
1.نظرتون راجع ب چن جمله زیر ک از شهید آوینی بنویسید:
*.دیندار آن است ک در کشاکش بلا دیندار بماند و گرن درهنگام راحت و فراغت و صلح چ بسیارند اهل دین.
*.دزدان مارا ب زنگوله ای سرگرم کرده اند و کاش پیش از آنکه خانه مان غارت شود از غفلت ب در آییم.
*.نپندار ک تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند ولاغیر...صحرای بلا ب وسعت همه ی تاریخ است.
4.خوف فرزند شک است وشک زایده ی شرک و این س یعنی خوف و شک و شرک راهزنان طریق حق اند...ک اگر با مرگ انس نگیری خوف راه تورا خواهد زد و امام رادر صحرای بلا رها خواهی کرد
5.پندار ما این است ک ما مانده ایم و شهدا رفته انداما حقیقت آن است ک زمان مارا با خود برده است و شهدا مانده اند.

اووووو انشا نوشتینا. با نظراشون موافقم.
2.بین اهل بیت بیشتر بکدوم عزیز ارادت خاصی دارین؟چرا؟
بستگی به مشکلش داره.سوال بعدی...
3.از بین شهدا چطور؟
شهدا که همشون گلند...واقعا انتخاب سخته
4.دل نوشتتون برای آقا امام زمان(عج):
یکم خصوصیه...
5.سوالات تشویقی:

*.دوس داشتین چنتا خواهر و برادر داشتین؟با چ فاصله سنی ای؟هر چی بیشتر بهتر.سه سال سه سال
*.چ انیمیشنی رو بیشتر دوس دارین؟ و کدوم شخصیت؟
آنشرلی.مسلما آنشرلی
*.اگه بگن باید تا آخر عمر ب ی کشور دیگ برین کجارو انتخاب میکنین؟ساحل عاج

*.از چ سالی و چطور عضو مجاهدین خ شدین؟
از سال Nاز فرمول x+Y=z
*.چرا گل توت فرنگی سفیده خودش قرمز؟
دلش خواسته خب.جرا انقد روش حساس شدین همگی
*.ویژگی های ی نماینده ی ایده آل
نماینده باید نماینده باشه و دیگر هیچ...
*.محمود مقتدایی پور نماینده ارشد هوشبری 92(هر چ دل تنگتان میخواهد بگین لوتون نمیدم)
درس خون با پشتکار.نماینده ارشد.گاهی زود عصبانی میشید.

جواب آقای حسینی جمعه 29 فروردین 1393 ساعت 16:45

سلام بر همکلاسی خوبم
سلام برشما
1- رنگ،غذا،بازیگر،خواننده،ورزشکار،کارتون،فیلم،و ماشین مورد علاقه؟؟؟
رنگ زرد/غذا:چلوطاووس شوخی کردم غذای موردعلاقم آبدوغ خیاره/بازیگر:امین تارخ،پرویزپرستویی،شهاب حسینی و..../خواننده:علیرضاروزگار/ورزشکار:نمیدونم/کارتون:آنشرلی/فیلم:وضعیت سفید،قلب یخی(سری اولش)،پایتخت وچندتای دیگه که الان یادم نیس/ماشینم:ژیان ولی باخط 11 بیشتر بهم میچسبه.
2- (جنگل،کوه،دریا) کدوم بهتره؟چرا؟دریا.چون درکنارش آرامومم
3- اگه قرار باشه بین پفک و بستنی همین الان یکیشو انتخاب کنی،کدومو انتخاب میکنی؟؟؟بستنی
4- یه کتاب معرفی کن برم بخونم؟داستان شاهرخ واقعاقشنگه اگربخوایدبراتون میارمش
5- چه فصلی رو دوس داری؟پاییزوزمستون
6- به قسمت اعتقاد داری؟با توضیح
بله چون گاهی اوقات به انجام یه چیزی اطمینان داری ولی نمیشه وبرعکس.ولی به اینم اعتقاددارم که میشه بایه سری کارا تغییرش داد
7- چه آهنگایی گوش میدی؟پاپ.درکل صدای خواجه امیری.یگانه .پاشایی. حامدزمانی و...روگوش میدم ولی بستگی به حالم داره ولی معمولاعلیرضاروزگارودوس دارم
ممنون ک وقت گذاشتین
خواهش میکنم ممنون ازشما

نماینده ی ارشد پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 15:52

سلام خسته نباشید خدمت همکار سابق.
1.نظرتون راجع ب چن جمله زیر ک از شهید آوینی بنویسید:
*.دیندار آن است ک در کشاکش بلا دیندار بماند و گرن درهنگام راحت و فراغت و صلح چ بسیارند اهل دین.
*.دزدان مارا ب زنگوله ای سرگرم کرده اند و کاش پیش از آنکه خانه مان غارت شود از غفلت ب در آییم.
*.نپندار ک تنها عاشوراییان را بدان بلا آزموده اند ولاغیر...صحرای بلا ب وسعت همه ی تاریخ است.
4.خوف فرزند شک است وشک زایده ی شرک و این س یعنی خوف و شک و شرک راهزنان طریق حق اند...ک اگر با مرگ انس نگیری خوف راه تورا خواهد زد و امام رادر صحرای بلا رها خواهی کرد
5.پندار ما این است ک ما مانده ایم و شهدا رفته انداما حقیقت آن است ک زمان مارا با خود برده است و شهدا مانده اند.

2.بین اهل بیت بیشتر بکدوم عزیز ارادت خاصی دارین؟چرا؟

3.از بین شهدا چطور؟

4.دل نوشتتون برای آقا امام زمان(عج):

5.سوالات تشویقی:

*.دوس داشتین چنتا خواهر و برادر داشتین؟با چ فاصله سنی ای؟
*.چ انیمیشنی رو بیشتر دوس دارین؟ و کدوم شخصیت؟

*.اگه بگن باید تا آخر عمر ب ی کشور دیگ برین کجارو انتخاب میکنین؟

*.از چ سالی و چطور عضو مجاهدین خ شدین؟

*.چرا گل توت فرنگی سفیده خودش قرمز؟

*.ویژگی های ی نماینده ی ایده آل

*.محمود مقتدایی پور نماینده ارشد هوشبری 92(هر چ دل تنگتان میخواهد بگین لوتون نمیدم)

سعید پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 00:20

سلام بر همکلاسی خوبم
1- رنگ،غذا،بازیگر،خواننده،ورزشکار،کارتون،فیلم،و ماشین مورد علاقه؟؟؟
2- (جنگل،کوه،دریا) کدوم بهتره؟چرا؟
3- اگه قرار باشه بین پفک و بستنی همین الان یکیشو انتخاب کنی،کدومو انتخاب میکنی؟؟؟
4- یه کتاب معرفی کن برم بخونم؟
5- چه فصلی رو دوس داری؟
6- به قسمت اعتقاد داری؟با توضیح
7- چه آهنگایی گوش میدی؟
ممنون ک وقت گذاشتین

جواب همکلاسی!!! چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 20:46

با عرض سلام و خسته نباشید به هم کلاسی خوبم

سلام برشما!سلامت باشین

1-اهل کدوم شهر هستید و به جز اون کدوم شهرو تو کشور دوست دارید؟نظرتون راجع به تهران چیه؟
شیراز،من خیلی به شهرهای دیگه سفرنکردم ولی فک کنم شهرکرددوست داشته باشم به خاطرآب وهواش
تهرانم دوس دارم چون سال هاس دارم باهاش زندگی میکنم وواقعابهش عادت کردم
2-رشته هوشبری رو چقدر دوست دارید و انتخاب چندمتون بود؟ پشیمون نشدید!!!!؟
دوسش دارم چون دوسش دارمانتخاب 19
پشیمون شدم ولی نه به خاطرسختی هاش ومسایلی که خودتون میدونیدنه اصلا...چون دلم نمیخوادمرگ آدمابرام عادی بشه، دلم نمیخواددیدن دردمردم برام عادی بشه.دلم میخواددردواسم دردباشه....(البته اونقدرقوی هستم که بخوام بااین مساله کناربیام)و اصلادلم نمیادنصفه ونیمه رهاش کنم دلم میخوادتمام مراقبت هات هارو یادبگیرم ویه نقش کوچیکی دربهبودحال بیمارا داشته باشم
3-چند تا خواهر و برادر دارید؟یه داداش بزرگترازخودم دارم
4-کدوم یک از استادا و درسای ترم قبلو بیشتر دوست داشتید؟دروس واساتیددرس های:فیزیولوژی،آناتومی،اخلاق والبته خانم کبیری واتاق پراتیک
5-شغل پدر و مادر؟
مامانم خانه دار،پدرم چندماهی میشه که بازنشسته شده
6-مهمترین هدف در زندگی؟
رسیدن به یه چیزکه یکم شخصیه بااجازتون نگم چیه
7-چه نوع کتابایی بیشتر مطالعه می کنید؟
متاسفانه زیاداهل مطالعه نیستم ولی کتاب هایی که تاحالاخوندم بیشتردرموردشهداوزندگی نامه هاشون وخاطراتشون واقعاتاثیرگذاره والبته چندتاکتاب دیگه
وخیلی دوست دارم درهرزمینه ای مطالعه داشته باشم
8-اگه بخواید ادامه تحصیل بدید چه رشته ای میخونید؟
کلاازحیطه ی رشته های علوم پزشکی میرم بیرون
یه رشته ای که بهش علاقه دارم روانشناسیه ولی نه ازنوع بالینی وغربیش ولی هنوزاطلاعاتم درموردش کامل نشده.دارم درموردش تحقیق میکنم

همکلاسی چهارشنبه 27 فروردین 1393 ساعت 12:55

با عرض سلام و خسته نباشید به هم کلاسی خوبم

1-اهل کدوم شهر هستید و به جز اون کدوم شهرو تو کشور دوست دارید؟نظرتون راجع به تهران چیه؟
2-رشته هوشبری رو چقدر دوست دارید و انتخاب چندمتون بود؟ پشیمون نشدید!!!!؟
3-چند تا خواهر و برادر دارید؟
4-کدوم یک از استادا و درسای ترم قبلو بیشتر دوست داشتید؟
5-شغل پدر و مادر؟
6-مهمترین هدف در زندگی؟
7-چه نوع کتابایی بیشتر مطالعه می کنید؟
8-اگه بخواید ادامه تحصیل بدید چه رشته ای میخونید؟

جواب مهساخانوووم سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 21:25

سلام به دوست گل خودم
سلام عزیزم
بریم سراغ سوالا؟
یه دقیقه صبرکن اسبمو زین کنم؛بسیارخب آماده است.حرکت...
چی رو هرگز حاضر نیستی تو زندگیت با کسی تقسیم کنی؟
راستش هرچیزی که اومدتوی ذهنم وقتی بهش فک کردم دیدم خودخواهیه اگراونو فقط برای خودم بخوام
جمله ای که وقتی می ری جلوی آینه و خودتو می بینی و به خودت می گی چیه؟
باخداحرف میزنم وازش تشکرمیکنم که منو به همین شکلی که هستم آفریده
معمولاً بیشتر گریه میکنی یا بیشتر می خندی؟می خندم
دوستات چقدر برات اهمیت دارن؟اونقدری که همیشه خداروبه خاطرداشتنشون شکرمیکنم والبته جز یکی ازدلایلمه که تهران ماندگارشدم والان درخدمت شماهستم
آخرین باری که واقعا ترسیدی کی بود و از چی ترسیدی؟ازاونجایی که داداشم عاشق انواع حیواناته من جمله پرنده.الان خونه ی مادست کمی ازباغ پرندگان ندارهمنم کلاازپرنده هاحتی ازجوجه پنبه ای میترسم(نخندین)(البته برخلاف یه عده ازخانماازسوسک نمیترسم اصلاهم چندشناک نیست )داداشم یکی ازپرنده هاشوگرفت توی دستش وازمن خواست که ازش عکس بگیرم یه لحظه پرنده توی دست داداشم تکون خوردمنم کلی ترسیدم گوشی روپرت کردم رفتم توی اتاق درم بستم !!همین دوروزپیش اتفاق افتاد
البته گفته باشم اگرمیخوایدبیایدخونمون،ورودی داره بالاخره الکی که نیس وورودیشم اینه که بایددست پخت خوشمزه ی مامانمو بخورین
بیشتر برای چه کسی درد ودل میکنی؟خدا.خودت وبچه ها ویکی دوتاازدوستام غیرخودتون
برزگ ترین شکستی که داشتی؟وقتیکه منتظریه اتفاق خوب بودم ولی نشدکه بشه (ذهنتون منحرف نشه شکست عشقی نبوده)
البته منظورم ازشکست عدم پیروزی نیس منظورم یه غم گنده اس چون وقتی واسه یه چیزی که تمام عمربرای داشتنش دعامیکردی بعدوقتی هنوزمستجاب نشده ،ازدستش میدی خیلی ناراحت کننده است..
اگه زندگیت یه فیلم بود اسمشو چی میذاشتی؟
نمیدونم شاید"متشکرم"منظورم اون فیلم کره ای نیست
باخوندن کلمات زیریادچی میافتی؟
دوست:هیچکس تنهانیست همراه همیشگی ....خخخخخ
دوچرخه:دوران طفولیتکه داداشم بهم دوچرخه سواری رویادداد
اولین روزمدرسه:اگراول ابتدایی منظورته:گریه ی یه سری ازبچه هاکه من یادمه همیشه برام عجیب بود!
صدای تیک تیک ساعت:گرفتن نبض بیمار/زندگی
بیسیم!خخخخخ...اردوی جنوب/مرادی/ناهار/چرخ وفلک!!!
ودرآخرنظرت درموردمن؟همدل،قابل اعتماد،یه تکیه گاه محکم،یکی ازدلایلمی واسه نرفتن به شیراز،خلاصه اینکه رفیقی ازنوع واقعیش(خیلی وقتابهمون میگن چرامیخندی بگوماهم بخندیم..اماهرگزنگفتن چراغصه میخوری بگوماهم بخوریم....ولی تومیگی)
ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺧﯿﺲ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻓﺸﺮﺩﻡ ﻫﻤﯿﻦ 4 ﻗﻄﺮﻩ ﭼﮑﯿﺪ : ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﯿﻖ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺖ
وصف حال تووبقیه ی دوستای گلم:بهترین آدمهای زندگی همانهایی هستندکه وقتی کنارشان مینشینی چایت سردمیشودودلت گرم....
موفق باشی گلم
ممنون گلم همچنین تو

mahsa jafari far سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 00:52

ببخشید دوچرخه رو2بارنوشتم

mahsa jafari far دوشنبه 25 فروردین 1393 ساعت 23:09

سلام به دوست گل خودم
بریم سراغ سوالا؟
چی رو هرگز حاضر نیستی تو زندگیت با کسی تقسیم کنی؟
جمله ای که وقتی می ری جلوی آینه و خودتو می بینی و به خودت می گی چیه؟
معمولاً بیشتر گریه میکنی یا بیشتر می خندی؟
دوستات چقدر برات اهمیت دارن؟
آخرین باری که واقعا ترسیدی کی بود و از چی ترسیدی؟
بیشتر برای چه کسی درد ودل میکنی؟
برزگ ترین شکستی که داشتی؟
اگه زندگیت یه فیلم بود اسمشو چی میذاشتی؟
باخوندن کلمات زیریادچی میافتی؟
دوست
دوچرخه
اولین روزمدرسه
صدای تیک تیک ساعت
بیسیم!
دوچرخه
ودرآخرنظرت درموردمن؟
ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺧﯿﺲ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﻓﺸﺮﺩﻡ ﻫﻤﯿﻦ 4 ﻗﻄﺮﻩ ﭼﮑﯿﺪ : ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﺭﻓﯿﻖ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺖ
موفق باشی گلم

جواب مهتاب خانوووم دوشنبه 25 فروردین 1393 ساعت 16:01

سلام فاطمه جان
سلام عزیزم

1.یکی از قشنگترین خاطرات زندگیت چی بوده؟.
کلی خاطره ی خوب دارم ولی الان یکی ازخاطرات دوران دبیرستانم یادمه:دقیقاروزبعدازکنکورکتاب هاموبردم مدرسه برای یکی ازدوستام که میخواست بره پیش،رفتم توی دفترمدرسه معلم ریاضیمون اونجابود-یه خانم مسن وبانمک-همینکه منو دیدگفت اون سوال اولوکه دنباله هندسی بودتونستی حل کنی منم گفتم بله وازاین راه یهودیدم باچشای گردشده ومتعجب بهم نگاه کردبعدبادوتادستاش محکم زدتوی صورتش گفت یاامام هشتم من بلدنبودم حلش کنم... منم دلداریش دادم که عب نداره ازاین راهی که من گفتم،به جواب میرسید
2.دوست داری به گذشته سفر کنی؟به چه زمانی؟
واقعانمیدونم ولی اگرفقط برای سیاحت باشه به عصردایناسورهامیرفتم ولی فک کنم اگربرم ؛سفرآخرم باشه وزنده برنگردم
3.اگه خدا میخواست به یکی از سوالات جواب بده دوست داشتی ازش چی بپرسی؟
نمیدونم ولی احساس میکنم توی اون لحظه فقط سکوت میکردم
4.اگه بخوای یه تصویر از زندگی رو توی یه تابلوی نقاشی بکشی چی میکشی؟یه آسمون آبی ووسطش یه خورشیدی که خیلی سوزان نباشه ویه مزرعه ی پرازگل های آفتاب گردون(مهتاب جون ایناروازخودت گفتی یاتست روانشناسیه؟اگرازخودت گفتی لطف میکنی این جوابمومیبری پیش یه روانشناس تابرام تفسیرش کنه تادفعه ی آخرت باشه که ازاین سوالای سخت ازم میپرسی)
5.قشنگترین هدیه ای که تا الان گرفتی چی بوده؟هدیه که تاحالاخیلی گرفتم ولی وقتی 8 سالم بودیاحدودهمین سن،مامان وبابام رفتن مشهدبرام یه عروسک خوشگل آوردن خیلی دوسش داشتم.والبته گل ازپدرم البته بدون دلیل ولی چون میدونه من گل دوست دارم هرازگاهی برام میخره
6.یکی از کارایی که همیشه دوست داشتی انجام بدی ولی تا حالا نتونستی چی بوده؟سال کنکور(البته همون اوایل)عین این سرخوشا رفتم کلاس قالی بافی بعدازاون موقع تاحالاهی میخوام این تابلوفرشی رو که شروع کردم به بافتن تمومش کنم ولی اصلاوقت نکردم.واینکه زیادمطالعه داشته باشم درموردهمه چی
7.نظرت نسبت به من چیه؟واقعا بگو...
مهربون،متین،صبور،آروم ودرعین حال خیلی خوب بابقیه ارتباط برقرارمیکنی ودرواقع درکنارت احساس راحتی دارم والبته دلسوزوقابل اعتمادم هستی
ممنون که وقت گذاشتی
خواهش میکنم گلم.موفق باشی

مهتاب واحدی یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 23:45

سلام فاطمه جان

1.یکی از قشنگترین خاطرات زندگیت چی بوده؟.
2.دوست داری به گذشته سفر کنی؟به چه زمانی؟
3.اگه خدا میخواست به یکی از سوالات جواب بده دوست داشتی ازش چی بپرسی؟
4.اگه بخوای یه تصویر از زندگی رو توی یه تابلوی نقاشی بکشی چی میکشی؟
5.قشنگترین هدیه ای که تا الان گرفتی چی بوده؟
6.یکی از کارایی که همیشه دوست داشتی انجام بدی ولی تا حالا نتونستی چی بوده؟
7.نظرت نسبت به من چیه؟واقعا بگو...
ممنون که وقت گذاشتی

جواب آقای حمزه ای یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 21:49

سلام خدمت همکلاسی خوبم خانم تارتار.
سلام برشماl
چنتا سوال شخصی میپرسم .البته اگر اشکالی نداره بعد هم چنتا سوال دیگه.البته اگر هر کدوم رو دوست داشتید مختارید که جواب ندید
1)چنتا خواهر برادرید؟یه داداش بزرگترازخودم دارم
2)تو کدوم محل تهران سکونت دارین؟شهرک بروجردی نرسیده به افسریه
3)پدر رو بیشتر دوست دارین یا مادر رو؟عاشق هردوشونم هردوشون اسطوره هام هستن.ماآدمامیتونیم به طورهمزمان عاشق چندنفرباشیم ولی خیلی عجیبه که هرکدومشون یه حس متفاوت دارن
4)تاریخ تولدتون؟19/10/73
5)از زندگی راضی هستید؟اززندگی بله ولی گاهی اوقات ازخودم نه وفک میکنم که میتونم بهترباشم وبهترزندگی کنم
6)تو زندگی به چه چیزهایی بیشتر فکر می کنید؟دغدغه های من برای اطرافیانم مضحکانه است اصن من توی یه فازدیگه هستم.به چیزایی فک میکنم که معمولابرای هم سن وسالام مهم نیس پس ترجیح میدم که نگم
7)یه جمله که دوستش دارید بگید؟
black holes are where god divided by zero
8)یه بیت شعر مورد علاقه تون؟عشق آن اگرباشدکه می گوینددل های صاف وساده میخواهد/عشق آن اگرباشدکه من دیدم انسان فوق العاده میخواهد(علیرضاآذر)
9)یه خصلت خوب شیرازی ها؟مهمون نوازن به شدت.شادن.اهل تفریح هستن
10)یه خصلت بد شیرازی ها؟خیلی تعارفی هستن
11)اولین چیزی که به ذهنتون میاد رو بگید؟
هوشبری: هوشبریهوشمیبرههوشمیاره
والبته اون مریضی که بهم میگفت خانم بیهوشگر.ازاین لفظ خیلی خوشم اومد(راضیه جون اینوفقط به خاطرتونوشتم)
دانشگاه ایران:پرچمش بالاس
استاد ملکیان:نمیدونم چرایادیکی ازشاگردهاش افتادم که الان چندسالی میشه که مشغول به کاره
استاد بهمیی:جز معدودکلاسایی بودکه میرفتم برای اینکه چیزی یادبگیرم.
واون جملشون که علامه طبابایی مردی خودساخته بود
واینکه هروقت میخواستن چیزی بپرسن میگفت خانم تارتاربلده
داداش استاد بهمیی:روانشناسی وفلسفه(البته ازنوع مخالفش)
شیراز:عشق
پدر:شوخ وعاشق وقتی ام که بایه لحن خوشگلی بهم میگه فاطمه خانوم،فاطمه باباو...
مادر:معصوم وصبور.هیچوقت ابرازاحساسات نمیکنه ولی میشه امواج عشق رو ازتوی چشاش دید
فاطمه تارتار:آرامش
اتوبان همت:یادیه متنی میفتم که اون نوشته ی توی روزنامه روداشت نقدمیکردبااین عنوان که حاج همت بزرگتربودیابزرگراه همت.البته من اون روزنامه رونخوندم ولی دفاع دوست داراشو خوندم وخیلی زیبابود
12)نظرتون نسبت به من؟بی رو در بایستی
همون چیزی روکه سرمهارت براتون نوشتم مینویسم:جز معدودافرادی هستین که خیلی جدی ،شوخی میکنید
بااراده ایدچون توی این مدت کوتاه تونستین تاحدودی به هدفتون برسید.بااینکه همیشه میخندین وبقیه رومیخندونین من احساس میکنم پشت این خنده یه غم بزرگه
13)کامل کنید..خوشا شیراز......
خوشاشیرازووضع بی مثالش خداوندانگه داراززوالش
(خوشاشیرازومردمانش خداوندافزون کن اعتبارش
اینوهمین الان گفتم .جناب حافظ منوببخشه گندزدم به شعرش)
14)چرا اینقدر رو شیراز تعصب دارید؟چون عشقه.چون محل تولدمه چون 12 سال ازعمرمو اونجازندگی کردم چون کسایی که دوسشون دارم اونجاهستن چون زیباست.چون بوی بهارنارنجش آدمو مست میکنه
15)با این جمله چقدر موافقید-هرکس نون قلبشو می خوره-؟خیلی
16)از کدوم پست من بیشتر خوشتون اومد؟اون پستایی که خودتون شعرگفتین
ممنون از این که وقت گذاشتین.تو دلت سبز لبت سرخ چراغت روشن چرخ روزیت همیشه چرخان نفست داغ دعایت با من.یاعلی .خداحافظ
خواهش میکنم ممنون ازشماکه وقت گذاشتین.
ممنون ازدعاتون
عمری بابرکت وباعزت داشته باشین

جواب راضیه جون یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 19:55

سلام به فاطمه جانم
سلام به روی ماهت عزیزم
1-وقتی عصبانی میشین چی یا کی یاچه کاری بهتون آرامش میده؟ج:من معمولا عصبانی نمیشم ولی اگرم عصبانی بشم سعی میکنم توی اون لحظه تصمیم نگیرم وبه اندازه کافی روش فک کنم حتی شده برای اینکه نخوام حرف عجولانه ای بزنم گذاشتم چندروزبگذره والبته همیشه ازدوستام کمک میگیرم.وبرای آروم کردن خودم اگرتنهاباشم وتواون لحظه خداروفراموش نکرده باشم همون آیه ی 2و3 سوره طلاق رومیخونم وبه خودم میگم وقتی خداداره میگه من براتون کافی هستم دیگه توچراخودتواذیت میکنی.اگرم مامانم پیشم باشه حسابی باهاش دردودل میکنم وازش راهنمایی میخوام والبته دوستام(من جمله توعزیزم)هیچ وقت تنهام نذاشتن.گاهی اوقات هم اگربتونم گل میخرم وازش آرامش میگیرم چون عاشق گل وگیاهم والبته چون رنگ زرد رو دوست دارم بانگاه کردن بهش آروم میشم.والبته یه دوست عالی دارم که همیشه پای دردودلام میشینه وخیلی هوامو داره
2-عصبانی بشین چه عکس العملی دارین؟بستگی به شرایط وطرف مقابلم داره گاهی اوقات کلاعکس العملی نشون نمیدم.گاهی اوقات همچین غضبناک به طرف نگاه میکنم که دیگه... گاهی اوقاتم اگردیگه خیلی عصبانی باشم دادوبیدادمیکنم البته دعواهامم خیلی محترمانه است به طوریکه کسی ازم حساب نمیبره تاحالاحرکت دیگه ای نکردم بیشترسعی میکنم باحرف زدن موضوع روحل کنم ولی خب عصبانیته دیگه گاهی اوقات تالاموس آدم واسش تصمیم میگیره وکارهایی میکنه یاحرفایی میزنه که بعدش به اینکه خودتی شک میکنی
3-بهترین خاطره عمرتون ؟آشناشدن بایکی ازدوستام.هروقت که نحوه ی آشناییمون یادم میادکلی خندم میگیره
4-ضایع شدن چه حالی داره؟خب گاهی اوقات باعث خنده ی خودآدم میشه وگاهی اوقات برام مهم نیس وگاهی هم ناراحت میشم البته نه ازاون فردی که ضایم کرده بلکه ازخودم که چرادقت نکردم والبته گاهی هم ازاون فردناراحت میشم ولی معمولااگرسوتی بدم خودم زودترازبقیه میخندم
5-تا حالا اتفاق گنده ای تو زندگیتون افتاده که به قول تو فیلما !یهو مسیر زندگیتونو عوض بکنه؟به نظرمن هرلحظه ی زندگیمون لحظه ی بعدی روتعیین میکنه که این بازخوردمیتونه همون لحظه باشه یادرطولانی مدت راهت رومشخص میکنه پس میشه گفت هرلحظه ی زندگیمون یه اتفاق گنده است که میتونه تاثیر+ ویا- بذاره روی روندزندگیت
6-اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنین؟سعی میکنم قبل ازاینکه حرفی بزنم بهش فک کنم ولی خب گاهی اوقات ازدست آدم درمیره
7-بزرگترین آرزوتون چیه؟خصوصیه
8-تو زندگیتون چه کاری کردین که بعدش احساس شجاعت و غرور کردین؟نمیدونم
9-به نظر شما نه شنیدن چه احساسی داره؟(منظورم وقتی که خیلی نیاز به کمک دارید و اون شخصی که ازش کمک میخواید خاصه مثلن دوسته ده سالتونه که تا حالا همه کار واسش کردید)؟واقعانمیدونم چون تاحالایه همچین چیزی نبوده برای من
10-از چه چیزی بیشتر از همه تو زندگیتون میترسید؟اینکه یه چیزی روکه برام واقعامهمه رو ازدست بدم
11-چندتا خواهر برادرید؟یه داداش بزرگترازخودم داره به نام محمد
ممنون که وقت گذاشتید و هر کدومو دوس نداشتید جواب ندید
ممنون ازتوکه وقت گذاشتی عزیزم

حمزه ای یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 15:34

سلام خدمت همکلاسی خوبم خانم تارتار.
چنتا سوال شخصی میپرسم .البته اگر اشکالی نداره بعد هم چنتا سوال دیگه.البته اگر هر کدوم رو دوست داشتید مختارید که جواب ندید
1)چنتا خواهر برادرید؟
2)تو کدوم محل تهران سکونت دارین؟
3)پدر رو بیشتر دوست دارین یا مادر رو؟
4)تاریخ تولدتون؟
5)از زندگی راضی هستید؟
6)تو زندگی به چه چیزهایی بیشتر فکر می کنید؟
7)یه جمله که دوستش دارید بگید؟
8)یه بیت شعر مورد علاقه تون؟
9)یه خصلت خوب شیرازی ها؟
10)یه خصلت بد شیرازی ها؟
11)اولین چیزی که به ذهنتون میاد رو بگید؟
هوشبری
دانشگاه ایران
استاد ملکیان
استاد بهمیی
داداش استاد بهمیی
شیراز
پدر
مادر
فاطمه تارتار
اتوبان همت
12)نظرتون نسبت به من؟بی رو در بایستی
13)کامل کنید..خوشا شیراز......
14)چرا اینقدر رو شیراز تعصب دارید؟
15)با این جمله چقدر موافقید-هرکس نون قلبشو می خوره-؟
16)از کدوم پست من بیشتر خوشتون اومد؟
ممنون از این که وقت گذاشتین.تو دلت سبز لبت سرخ چراغت روشن چرخ روزیت همیشه چرخان نفست داغ دعایت با من.یاعلی .خداحافظ

راضیه شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 20:04

سلام به فاطمه جانم
1-وقتی عصبانی میشین چی یا کی یاچه کاری بهتون آرامش میده؟
2-عصبانی بشین چه عکس العملی دارین؟
3-بهترین خاطره عمرتون ؟
4-ضایع شدن چه حالی داره؟
5-تا حالا اتفاق گنده ای تو زندگیتون افتاده که به قول تو فیلما !یهو مسیر زندگیتونو عوض بکنه؟
6-اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنین؟
7-بزرگترین آرزوتون چیه؟
8-تو زندگیتون چه کاری کردین که بعدش احساس شجاعت و غرور کردین؟
9-به نظر شما نه شنیدن چه احساسی داره؟(منظورم وقتی که خیلی نیاز به کمک دارید و اون شخصی که ازش کمک میخواید خاصه مثلن دوسته ده سالتونه که تا حالا همه کار واسش کردید)
10-از چه چیزی بیشتر از همه تو زندگیتون میترسید؟
11-چندتا خواهر برادرید؟
ممنون که وقت گذاشتید و هر کدومو دوس نداشتید جواب ندید